خدا به سبک قهرمان . . .
. . .
تقریباً 70 سال سن داشت. با موهایی سفید و محاسن تراشیده.
کرایه را که از مسافر جلویی گرفت، تازه نطقش باز شد و شروع کرد به صحبت: "من خدا را با عشق عبادت میکنم. خیلی دوستش دارم. کار میکنم به عشق خدا، راه میروم به عشق خدا. ورزش میکنم به عشق خدا... همین الآن دارم از باشگاه برمیگردم. به خدا گفتم خدایا وزنه میزنم تا بتوانم بهتر عبادتت کنم. همه به خدا اعتقاد دارند، اما کمتر کسی خدا را دوست دارد. اگر خدا را دوست داشته باشیم، گناه نمیکنیم. فرق است بین اعتقاد و اعتماد. به قول امام خمینی حتی آن بت پرست هم به خدا اعتقاد دارد. در خداشناسی باید مثل آیت الله بهجت باشیم..."
رسیدم مقصد. پیاده که شدم با خودم فکر کردم پیرمرد 70 ساله ای که میگفت قهرمان وزنه برداری پیشکسوتان جهان است و داشت برای تأمین هزینه زندگی اش مسافرکشی میکرد، چه قشنگ خدایش را شناخته بود... خوش به حالش...
راستی خدای ما چه شکلی است؟
- ۹۲/۰۶/۱۳
دمش گرم!
شمارش میگرفتی برا بعد خونه شهید, جواب میداد!